خوشبختی داشتن کسی است…
که بیشتر از خودش تــــــــــو را بخواهد…
و
بیشـــتر از تــــــــو…
هیـــــــــــچ نخواهد..
و
تــــــــــو ... برایش تـــــــمام زندگی باشی
سلام به سایت خودتون خوش اومدید
شما میتونین با فعالیت در انجمن و با گرفتن
و جمع کردن لایک،مدیریت انجمن رو برعهده بگیرن
کاربر برتر ما در انجمن باشید
دل نوشته ها و مطالب عاشقانه خود را درلحظه های خوش من و توبه صورت رایگان منتشرکنید
شما عزیزان میتوانید عاشقانه های خودتون در لحظه های خوش من و تو به اسم خودتون بین هزاران بازدید کننده به اشتراک بگذارید!
برای ارسال نوشته های خود به لینک زیر مراجعه کنید
و بعد از نوشتن متن خود و ارسال آن مطالب شما کمتر از یک روز در صفحه نخست سایت قرار خواهدگرفت
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
بـفـرمایـیـد خــاطــره بازی(تاپیک جامع نوستالژی) | 9083 | 10546 | bryansig |
تاپیک توضیحی و راهنمای بخش معما لایکدار | 5 | 347 | morteza |
پ نه پ - 5 (طنز) | 1 | 506 | admin |
درخواست پیدا شدن ادمین | 1 | 280 | admin |
اس ام اس فلسفی و جملات قصار زیبا (5) | 1 | 493 | padash |
اس ام اس سرکاری ماه رمضان5) | 1 | 491 | padash |
اس ام اس طنز و خنده دار (5) | 0 | 439 | leili |
جوک های جدید و خنده دار (5) | 0 | 428 | leili |
داستان جالب راننده اتوبوس | 0 | 432 | ziiba |
چه باشد عاشقی؟ ( بابافغانی شیرازی) | 0 | 557 | ziiba |
فوت و فن استفاده از برق لب | 0 | 459 | ziiba |
روغن کرچک برای رشد مو موثر است؟ | 0 | 409 | ziiba |
دلایل قانع کننده برای مهربان بودن | 0 | 360 | ziiba |
اس ام اس ولادت حضرت علی (ع)و روز پدر | 0 | 365 | tiyana |
خوشبختی داشتن کسی است…
که بیشتر از خودش تــــــــــو را بخواهد…
و
بیشـــتر از تــــــــو…
هیـــــــــــچ نخواهد..
و
تــــــــــو ... برایش تـــــــمام زندگی باشی
گفتند دوست داشتن زجر کشیدن است باورم نشد
گفتند دوست داشتن حسرت کشیدن است باورم نشد
گفتند دوست داشتن انتظار کشیدن است باورم نشد
گفتند دوست داشتن غصه خوردن است باورم نشد
حال که تو را دوست دارم همه چیز باورم شد
هروقت احساس کردی خیلی شاخی
"9092301030"
یه زنگ بزن به زنگــــــــــوله یه قصه بشنو...
قهوه ی تلخ را ترجیح میدهم...
چون حاضر نیستم واسه شیرین شدنش به هرکاری تن بدم...
مث دنیای بعضــــــــــــــیا ...
گاهی
عمیقا مایلم ماهی باشم !
ماهی حافظه اش هشت ثانیه است
بی هیچ
خاطره ای
!
دست های تو
تمام دنیای من است
و من همین حالا
تمام دنیا را توی دست هایم دارم
من دیگر هرگز
دلتنگ اشک هایم نخواهم شد
تو مثل باد
تمام قاصدک هایم را
که به شاخه درخت گیر کرده بود
رها کردی …
سیده منور ثامنی
سوخته ام ، من یک تنهای دل شکسته ام ، خیلی از زندگی خسته ام
امشب دلم گرفته و چشمهانم شب بلندی را در پیش دارند برای باریدن….
امشب دلم گرفته و شب یلدای چشمانم است ، طولانی ترین شب سال که چشمانم تا سحر خیس است….
می بارد و در تنهایی خودش میماند ، نه کسی است که آرام کند دلم را ، نه صدایی است که تکرار کند اسمم را….
دلم گرفته است و امشب شب یلدا ، در این شب بلند چگونه من سر کنم با غمها؟
شب یلدای غمها رسیده ، و این دل سوخته ، نای رفتن ندارم ، حس ماندن هم ندارم ، پس مینشینم همینجا ، پناه میبرم به خدا….
شاید خدا مرا درک کند، درد دل را بفهمد و با من درد دل کند…
و این چشمهای خیس و آسمان تاریک و این هوای آلوده ، این داستان هم از آغاز در سرنوشت من بوده
کسی نیست اینجا تا حتی صدایش کنم ، بگویم تنها هستم و کمی نگاهش کنم ، بگویم از دردهایم برایش ، دلم این نبود سزایش!
سوخته ام ، من یک تنهای دل گرفته ام ، خیلی خسته ام…
چگونه سر کنم در این شب بلند سال با غمها ، چگونه این شب بلند را بگذرانم بی ستاره ها ، بی مهتاب ، هوای دلم هم در این شب یلدا ابریست ، چشمانم بارانیست ، دلم گرفته و درد من تنهاییست!
هر کسی با عشقش است و در این شب بلند ،خندان
من تنها هم میمانم با این تنهایی بی وجدان…
کاش بودی آن کسی که مرا شکستی و رفتی ، کاش بودی تا مثل گذشته این شب یلدا را با هم بگذرانیم ، در آغوش هم ، نه اینک من تنها باشم و دلم شکسته باشد و در آغوش غم….
گرفته دلم ، کجایی که آرامم کنی ، کجایی که این غم یخ زده را در دلم آب کنی
گرفته دلم ، کجایی که به درد دلهایم گوش کنی ، کجایی که مرا با بوسه هایت گرم کنی...
نیستی و من در حسرت این لحظه ها نشسته ام ، نیستی و من بیشتر از همیشه خسته ام
در لا به لای برگهای زندگی ، نیست برگی که از تو ننوشته باشم ،
نیست روزی که از تو نگفته باشم
امروز آمد و از تو گفتم ،نبودی و اشک از چشمانم ریخت و در همان گوشه نشستم ،
دلم خالی نشد و گرفته دلم ، کجایی که دلم به سراغت بیاید گلم؟
نیستی و حتی سراغی از دلم نمیگیری ، یک روز نباشم که تو مثل من نمیمیری....
نمیبینی چشمهایم را ، نمیمانی تا دلم را ، به نقطه خوشبختی برسانی ،
مرا به جایی آرام بکشانی تا خیالم راحت باشد از اینکه همیشه تو را خواهم داشت
نمیخواهی دلم را ، نمیدانی راز درونم را ، نمیگذاری تا مثل گذشته دلم تنها به تو خوش باشد ،
چگونه استـــ حال من…
با غمـــ ها می سازمــــ…
با کنایه ها می سوزمــــــــــ…
به آدم هایی که مرا شکستند لبخند می زنمـــــــــ…
لبخندی تـــلخـــــــ….
گریه کن
بذار اشکات
بریزند ب پای آتش دلتنگی هات
شاید بتونن
ذره ای از آتشش رو خاموش کنند
اما افسوس از خاطره ها
هنگامی ک یاد میکنی
شعله ور تر میشه
اونجاست ک گریه دیگه توان خاموش کردنشو نداره
اینقدر میریزی تو خودت
خاکستر آتشش موهاتو سفید میکنه
و خستگی از دست و پا زدن توی حرارتش پیرت میکنه
اونجاست ک میفهمی
تو اوج جوانی پیر شدی
بيا تا مقدس ترين عشق دنيا را به همگان نشان دهيم.
بيا تا طعم شيرين ترين عشق دنيا را بچشيم.
بيا تا بهترين لحظه ها را در عشقمان مهيا کنيم.
بيا تا گرمي عشقمان را در قلبهايمان احساس کنيم.
بيا تا عشقي يکدل و يکرنگ داشته باشيم.
بيا تا غروب غم انگيز عاشقان را با نشان دادن معني واقعي عشقمان به همگان زيبا کنيم.
بيا تا فاصله عاشقان را با ثابت کردن معناي واقعي عشق را از بين ببريم
و فاصله بين عاشقان را کم اهميت جلوه دهيم.
بيا تا ثابت کنيم ما مي توانيم در ميان تمام عاشقان براي هميشه عاشق بمانيم.
بيا تا در ميان فصلهايمان فصل خزاني نداشته باشيم و تمام لحظه ها و فصلها بهاري بيش نباشد!
بيا تا شبهاي با هم بودنمان را پر از ستاره کنيم.
حالا بيا که همديگر را باور کرده ايم
تعداد صفحات : 37
لحظه های خوش من و تو
بهترینا برای من و تو