پدر آن تیشه که بر خاک تو زد دست اجل
تیشه ای بود که شد باعث ویرانی من
یوسفت نام نهادند و به گرگت دادند
مرگ ، گرگ تو شد ، ای یوسف کنعانی من
مه گردون ادب بودی و در خاک شدی
خاک ، زندان تو گشت ، ای مه زندانی من
از ندانستن من ، دزد قضا آگه بود
چو تو را برد ، بخندید به نادانی من
بقیه شعر در ادامه مطلب