تو می آیی تا رویاهای بی پایان من از خواب بیدار شوند و من با دست پُر از خیالت به دبدار تو بر میخیزم
وقتی تو ماه خانه من می شوی و من بوی آسمان می گیرم
از همان جایی که هستی مرا نوازش کن
من اینجا با نازِ تو بی نیاز ترین موجود روی زمین خواهم شد…
علاقه ام جمع آوری شعر از چشم های توست
جزیره گنجی که نقشه اش را هیچ دزد دریایی نمی داند
بقیه در ادامه مطلب