داشتیم میرفتیم به سمت کوپه خودمون ههه نصف کوپه رو ما گرفتیم
من گفتم میخوام برم دستشویی و به سمت دستشویی راه افتادم وقتی داشتم برمیگشتم به سمت کوپه از یکی از شیشه ها به بیرون نگاه کردم که یه چیز شبه مانند دیدم خیلی وحشتناک بود خدای من شک جوری بود که نمیتونستم جیغ بزنم انگار لال شده باشم فقط برگشتم و دستم رو گذاشتم روی قلبم اون همون روحی بود که توی خواب دیدم به رو به روم نگاه کردم دیدم همون روح جلوی منه
از ترس جیغ زدم و زانوهام خم شد و افتادم روی زمین مردا که به من نزدیک تر بودن صدامو شنیدن اومدن بیرون و همون موقع اون روح رفت
بقیه در ادامه مطلب