میخوام بگم من داستانمو میزارم بخونید براتون درس عبرت بشه
من پسری بودم ساده حتی یه دوس دخترم قبل سربازی نداشتم بعد سربازی جمعا یه دوس دختر داشتم اونم نازی بود
بعدش با مریم آشنا شدم
میخوام بگم یکی مثل همچین تو باتلاق رفت که نگو
مشروب خوردم حتی تا اعتیادم رفتم آره یکی دوبار تریاکم کشیدم
میخوام بخونید و براتون درس عبرت بشه مثل من خریت نکنید
با اینکه مال من همش بد نبود از باتلاق در اومدم آخرش خوش بود نزاشتم معتاد بشم
ولی خیلی مثل من خوش شانس نیستن میرن تا ته بدبختی
میخوام از رویا هم تشکر کنم که اجازه داد داستانمو بزارم و شما عبرت بگیرین