خوشبختی داشتن کسی است…
که بیشتر از خودش تــــــــــو را بخواهد…
و
بیشـــتر از تــــــــو…
هیـــــــــــچ نخواهد..
و
تــــــــــو ... برایش تـــــــمام زندگی باشی
سلام به سایت خودتون خوش اومدید
شما میتونین با فعالیت در انجمن و با گرفتن
و جمع کردن لایک،مدیریت انجمن رو برعهده بگیرن
کاربر برتر ما در انجمن باشید
دل نوشته ها و مطالب عاشقانه خود را درلحظه های خوش من و توبه صورت رایگان منتشرکنید
شما عزیزان میتوانید عاشقانه های خودتون در لحظه های خوش من و تو به اسم خودتون بین هزاران بازدید کننده به اشتراک بگذارید!
برای ارسال نوشته های خود به لینک زیر مراجعه کنید
و بعد از نوشتن متن خود و ارسال آن مطالب شما کمتر از یک روز در صفحه نخست سایت قرار خواهدگرفت
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
بـفـرمایـیـد خــاطــره بازی(تاپیک جامع نوستالژی) | 9967 | 11496 | michaelgarty |
تاپیک توضیحی و راهنمای بخش معما لایکدار | 5 | 349 | morteza |
پ نه پ - 5 (طنز) | 1 | 507 | admin |
درخواست پیدا شدن ادمین | 1 | 280 | admin |
اس ام اس فلسفی و جملات قصار زیبا (5) | 1 | 495 | padash |
اس ام اس سرکاری ماه رمضان5) | 1 | 492 | padash |
اس ام اس طنز و خنده دار (5) | 0 | 439 | leili |
جوک های جدید و خنده دار (5) | 0 | 428 | leili |
داستان جالب راننده اتوبوس | 0 | 433 | ziiba |
چه باشد عاشقی؟ ( بابافغانی شیرازی) | 0 | 557 | ziiba |
فوت و فن استفاده از برق لب | 0 | 460 | ziiba |
روغن کرچک برای رشد مو موثر است؟ | 0 | 410 | ziiba |
دلایل قانع کننده برای مهربان بودن | 0 | 360 | ziiba |
اس ام اس ولادت حضرت علی (ع)و روز پدر | 0 | 365 | tiyana |
خوشبختی داشتن کسی است…
که بیشتر از خودش تــــــــــو را بخواهد…
و
بیشـــتر از تــــــــو…
هیـــــــــــچ نخواهد..
و
تــــــــــو ... برایش تـــــــمام زندگی باشی
گفتند دوست داشتن زجر کشیدن است باورم نشد
گفتند دوست داشتن حسرت کشیدن است باورم نشد
گفتند دوست داشتن انتظار کشیدن است باورم نشد
گفتند دوست داشتن غصه خوردن است باورم نشد
حال که تو را دوست دارم همه چیز باورم شد
هروقت احساس کردی خیلی شاخی
"9092301030"
یه زنگ بزن به زنگــــــــــوله یه قصه بشنو...
قهوه ی تلخ را ترجیح میدهم...
چون حاضر نیستم واسه شیرین شدنش به هرکاری تن بدم...
مث دنیای بعضــــــــــــــیا ...
عشق های ممنوع عشق های واقعی اند ...
چون هیچ اجباری به حفظ رابطه نیست و فقط بخاطر علاقست ...
✽•· به آغــوشِ تو مُحتاجَــم بَرای حِس آرامــش ·•✽
✽•· بَرای زندِگــی با تــو پر اَز شوقــم پـــر اَز خواهِــــش ·•✽
✽•· به دَستــــــای تـــــــــو مُحتاجـَــم برای لَمسِ خوشبختــــی ·•✽
✽•· واســـــه تَسکیـــــنِ قَلبـــی که بــَـراش عادَتـــــــــ شُــده سَختــی ·•✽
✽•· به چشمـــــای تو مُحتاجَــم واســه تَعبیرِ ایـن رویـا که بازَم میشه عاشـق شـد ·•✽
✽•· تو ایــن بی رَحمیه دنیــــــا ·•✽
✽•· بــــه لَبخنــــدِ تو مُحتاجــَـم که تنهـــــا دِلخوشیـــم باشه ·•✽
✽•· بــِــزار دُنیـــایِ بی روحـَــــم به لَبخندِ تو زیبــا شه ·•✽
✽•· به تــو مُحتاجمــو باید پَناه هِق هِقَم باشـی ·•✽
✽•· هَمیشه آرِزومـ بوده که روزی عاشِقَم باشی ·•✽
بنام خدا خدای که تنهاست مثل من
امروز 25 بهمن ماه 1393 و من روی تخت بیمارستان منتظرم. آخرین خواهشمو یکی از پرستاران با لب تاپ شخصیش که در اختیار من قرار داد اینگونه به وقوع پیوست و من توانستم شاید آخرین جملاتمو اینگونه بنویسم از صمیم قلب باید از این پرستار یعنی خانم صادقی تشکر کنم
ضربان قلبم با من حرف میزند آری خسته گی 11 سال از عشق نافرجام و تیشه های عشقم به ریشه ام دارند منو به سرانجام میرساند خاطرات همچو پتکی بر سرم میکوبند و اخر چگونه ؟ کدام عاشقی هست که بتواند عشقش را به بیگانه تقدیم کند؟مجنون؟فرهاد؟ یا چه کسی که از من چنین انتظاری هست ؟ نه من نه توان دیدن غم تو را دارم نه توان دیدنت خندهایت را در کنار .....
نمیدانم چگونه خبر بهت خواهد رسید امیدوارم هیچ وقت باخبر نشی امیدوارم از رنجی که کشیدم خبردار نشی .
میدانی چرا امروز؟چون امروز روز عشق است والنتاین امروز از اولین طلوع خورشید قلبم در سینه ام ارام و قرار ندارد امروز روزی که امیدم به امیدی دیگر خود را قول نخواهد زد آری من در انتظارم که گوشیم به صدا در بیاید با جمله ای ....
عشقی که بر روی ویرانه های عشق دیگری بنا شود چگونه عشقی خواهد بود ؟ خدایا چرا مر عاشق ساختی ؟خدایا چرا ؟
خنده دار است که بگویم تنها امیدم تبدیل شده به اینکه در ان دنیا به او میرسم اخه شنیده بودم عاشقای واقعی در اون دنیا هم با هم خواهند بود آری عاشقهای واقعی اما او عاشق واقعی من نیست .
تباه شدم در این دنیای پوچ تباه شدم در این دنیای پوچ .امیدوارم بتواند خوشبخت شود
بنام خدا
این دل نوشته را در این مکان و برای تو میگذارم تویی که خوب میدانی در درونم چه میگذرد
زمانیکه همدیگر را یافتیم من یک زندگی سرد و بدون عشق داشتم با قلبی بیمار و دلی پاک و پر از احساس و تو ....میدانم چی داشتی
نگاه اول و کلام اول کافی بود که عاشقم کنی عشقی که تنها داروی قلب بیمارم بود آری آمدنت را بهم وعده داده بودن اما بارها با زبان بی زبانی بهت گفته بودم که این قلب من نیست که مرا زنده نگه داشته این قلب توست و تا زمانی که بخاطر من میزند زنده خواهم بود
تو آمدی با دنیایی از غم و اندوه .. و من قدر این عشق را میدانستم .برایت شدم پدر .مادر.برادر وخواهر .طولی نکشید آغوشم برایت باز شد و در در ان ارام گرفتی و این ارامش تو در واقع ارامش من بود .تو زیبا اما بی پروا بودی و از هیچ خطری نمیترسیدی اما من میترسیدم اری میترسیدم و نگهبانت بودم و تو همیشه در خفا دنبال افکار خود .
مطلب کامل در ادامه مطلب
به نام خدا
شاید هر لحظه از روز و شب بشود زجه های عاشقی را در پس لحظه ها شنید شاید ناله های عاشقی که در سکوت تنهایی از درون در حال شعله ور شدن است را بتوان دید و هر کدام در آتش عشق در حال سوختن باشند را درک کرد اما نوشته های من داستان نیست این مرگی که اکنون در آرزویش لحظات را میشمارم است
ای کاش خودکشی را خداوند نهی نمیکرد ایکاش این راه میانبر را خداوند از انسان نمیگرفت تا هیچ کس با مرگ تدریجی جان نمی باخت
من حمیدم آدمی احساساتی و در سینه ام قلبی بیمار . یک بازنده و منتظر .نه منتظر بازگشت عشق منتظر لحظه مرگم .تنها آرزویم مردن در آغوش عشقم بود .آری بود
مردی مغرور با یک زندگی بدون عشق ..اما عاشق شدم آری عاشق شدم .عاشق رعنا .دختری که بهم وعده داده شده بود میاید و عشق را بهت هدیه میدهد
متن کامل در ادامه مطلب
دلـت را بتـکان …!
غصه هایت که ریخت تو هم همه را فراموش کن
دلت را بتکان
اشتباهایت وقتی افتاد روی زمین بگذار همانجا بماند
فقط از لا به لای اشتباه هایت یک تجربه را بیرون بکش
قاب کن و بزن به دیوار دلت …
حتی اگر دنیا را آب ببرد
...من به خواب نمی روم
....تا كه دوباره بیدار شوم و تو نباشی
...........وباز هم سكوت پنجره
......هوایم را ابری كند
تعداد صفحات : 17
لحظه های خوش من و تو
بهترینا برای من و تو