سخن نویسنده:
به نام افریننده ی عشق...
سلام دوستان گل و گلاب خوبین؟!خوشین؟!
هواتو کردمم در یه بخش دیگه تموم شده و اینجا کم کم وارد سایت میکنمش تا انشالله اینجا هم تموم شه!...
خلاصه:این داستان زندگی یه دختره مغرور و خود پسنده و یه پسر مغرور تر و خودپسند تر!...
طی اتفاقاتی هی وقت و بی وقت به پست هم میخورن...
ژانرشم:میشه گفت طنز؛عاشقانه
داستان از زبان:گوینده ی مشخص ندارد!هر بار یک نفر داستان را تعریف میکند!ولی بیشتر دختر قصه...
مقدمه:هر بار که چشمانت را به چشمانم میدوزی؛بخشی از قلبم را با خود میبری...
کمتر نگاهم کن...منه بی قلب؛در به در؛کجا به جستجوی تو باشم؟!
ایشالله خوشتون بیاد
یا حق!
آدرس تاپیک رمان