من برگشته ام ،اما ایندفعه دست پرامده ام .......
برایت سوغاتی های فراوانی اورده ام ......
همانندپرنده ای شدم که تابستان ها برای ذخیره زمستانش اذوقه جمع میکند .......
منم همچون همان پرنده حال که امده ام برای خودم کرور ,کرور غرور اورده ام ......
پس حال به جای نقش بازی کردن جای دیگری ......
خودت باش من ادم قبلی نیستم که باهرحرف وتیکه ای اشک هایم روان شود......
من امده ام تااشک های روان شده ی تورواببینم.......