سخن نویسنده
بسممممممممممممم الله الرحمن الرحیم
سلام بچه ها جون این اولین رمانه منه امیدوارم خوشتون بیاد
یه رمانه عاشقانه سادس یه دختری که یه پسر چشم ابی میبینه و طی اتفاقاتی بیشتر برخورد میکنن و کم کم عاشق میشن
شخصیت های اصلی مهسا و شایان هستن
خلاصه رمان
خوابیده بودم رو تخت و داشتم اسمش عشقه رو گوش میدادم.
یاد دیروز افتادم رفته بودم فروشگاه که وسایل دانشگاهمو بخرم که جلوی در فروشگاه یه پسر جذاب با چشمای ابی دیدم یه تیشرت سفید جذب پوشیده بود با یه شلوار لی ابی اصلا حواسم نبود همینجوری زل زده بودم به چشماش یه دفعه دیدم اونم بهم خیره شده یه اخم خوشگل کردمو رومو کردم اونور.
آدرس تاپیک رمان