چندروز گذشت زنگ زد....
خوب روزایی که زنگ میزد خوب بود میتونستم درسهاروبخونم ولی روزایی که زنگ نمیزد ازدلهره شبهاخوابم نمیبرد..
خوب دوسه ماه اول مدرسه بدگذشت ولی بعدش برای درس خوندن خیلی انگیزه داشتم ..سرکلاس که حاضرمیشدم بدجورازمعلم هاسوال میپرسیدم..هم کلاسیهام ازسوالهام بیزارمیشدند
خوب سه هفته شد ولی الناز زنگ نزد باز شبهای بیقراری...
یه روز که سرکلاس بودم یه ایرانسلی هی بهم زنگ میزد ..زنگ که خورد گوشیرو برداشتم ولی حرف نزد بعدش که من بهش زنگ زدم یه دخترگوشیروبرداشت ..خوب تاگفت:الو...
بقیه در ادامه مطلب
اگر قبلا ثبت نام کرديد ميتوانيد از فرم زير وارد شويد و مطلب رو مشاهده نماييد !